زیباشناسی بنیادی در فلسفۀ هیدگر و حکمت دائویی
نویسندگان
چکیده مقاله:
زیباشناسی دائویی مبتنی بر نیروی خلاقانۀ دائو است که منشأیی پیشاوجودشناختی دارد. زمینۀ خاستگاهی خلاقیت که از دائو ناشی میشود، شالودۀ هنر را در تفکر دائویی تشکیل میدهد. معنابخشی در هنر و زبان در اندیشۀ دائویی با ادراک دائو و یگانگی با آن میسر است. هیدگر در آثار متأخرش در تحلیل خویش از زبان، تفکر و شعر، مسائل زیباشناختی ویژهای را مورد توجه قرار میدهد و بر درونی بودن تعلق تفکر و شاعری به یکدیگر تأکید میکند. به علاوه، هیدگر دائو را تفکری شاعرانه میشناسد و بر آن است که وقتی تفکر شاعرانه رخ مینماید، وجود و اندیشه یکی و همان میشوند. در اندیشۀ دائویی، اینهمانی تفکر و شعر، عدم تمایزی زیباشناختی است که در ادبیات دائوییسم، هوان چِن (Huan Chen) خوانده میشود. تا زمانی که شاعر خود را با حقیقت عینی چیزها کاملاً یکی نداند، خودآگاهی شاعرانه تحقق نمییابد و این همانا تفکر شاعرانه با تجربۀ مقدم بر وجودشناسی است که هیدگر بدان دست یافته بود. این مقاله در پی پاسخگویی به این پرسش است که حس استحسانی در اندیشۀ هیدگر چگونه و تا چه حدی با زیباشناسی دائویی قرابت دارد. به عبارت دیگر، با توجه به نمونههای آثار دائویی و اندیشههای هیدگر میتوان مفاهیمی مانند یگانگی، توازن و انکشاف را از منظر زیباشناسی در این دو تفکر بررسی کرد. چهبسا واکاوی این پرسش بتواند به فهم نگرش زیباشناختی هیدگر در آثار متأخرش کمک کند.
منابع مشابه
نقد هیدگر بر مفهوم جهان در فلسفۀ دکارت
یکی از مهمترین فیلسوفان مورد توجه هیدگر در طول کار فکریاش دکارت است. هیدگر در مواضع مختلفی با دکارت مواجه میشود و او را مورد نقد قرار میدهد. یکی از مهمترین مفاهیم دکارتی که مورد انتقاد هیدگر قرار میگیرد، مفهوم «جهان» است. نزد دکارت جهان به کمیّت و امتداد تقلیل مییابد و بدل به ابژهای میشود که تنها در نسبت با سوژه معنا و منزلت دارد. هیدگر در هستی و زمان تصور جدیدی از جهان را طراحی میکند ...
متن کاملبررسی مقایسه ای موضوع فلسفۀ اولی در فلسفۀ فارابی و حکمت متعالیۀ ملاصدرا
محوریت «موجود» درفلسفۀ ارسطو و بتبع آن درفلسفۀ فارابی، به «وجود» در حکمت متعالیۀ ملاصدرا تحول یافت. بر همین اساس، مسئلۀ اصلی این پژوهش، تبیین تطور موضوع فلسفه از «موجود» به «وجود» است. در مرحلۀ بعد بررسی عوامل این تطور، مورد توجه است. ماحصل این مطالعۀ مقایسهای، آن است که هرچند فارابی با انتخاب «موجود بما هو موجود» به عنوان موضوع فلسفه، توانست از تنوع نظرات شارحان ارسطو (درمورد مواضع چهارگانه ا...
متن کاملروح بخاری در فلسفۀ اسلامی و در حکمت معاصر
بخار برآمده از قسمتهای لطیف اخلاط موجود در بدن را روح بخاری میگویند. روح بخاری، لطیفترین جزء بدن جسمانی بهشمار میآید و نقش واسطهگری میان نفس مجرد و بدن مادی را به عهده دارد. ابنسینا در تبیین روح بخاری و مباحث مربوط به آن، توضیحات مبسوطی دارد که پس از وی این توضیحات در کلمات شیخ اشراق و ملاصدرا نیز قابل پیگیری است. روح بخاری از آن جهت که به سلامت و یا مرض بدن انسانی مربوط میشود مورد ت...
متن کاملروح بخاری در فلسفۀ اسلامی و در حکمت معاصر
بخار برآمده از قسمت های لطیف اخلاط موجود در بدن را روح بخاری می گویند. روح بخاری، لطیف ترین جزء بدن جسمانی به شمار می آید و نقش واسطه گری میان نفس مجرد و بدن مادی را به عهده دارد. ابن سینا در تبیین روح بخاری و مباحث مربوط به آن، توضیحات مبسوطی دارد که پس از وی این توضیحات در کلمات شیخ اشراق و ملاصدرا نیز قابل پی گیری است. روح بخاری از آن جهت که به سلامت و یا مرض بدن انسانی مربوط می شود مورد ت...
متن کاملاز فلسفة علم تا فلسفة علوم انسانی (درآمدی بر فلسفۀ علومانسانی از نظرگاه هیدگر)
پرداختن به فلسفة علوم انسانی بدون طرح بحث از فلسفة علم امکانپذیر نیست. هیدگر هرچند بهصراحت به فلسفة علوم انسانی ورود نکرده است، با توجه به ایدههایی که در باب فلسفة علم طرح کرده و نیز از طریق تتبع در مطاوی برخی آثار و درسگفتارهای وی، امکان طرح پرسش از فلسفة علوم انسانی وجود دارد. با عنایت به مناقشاتی که پدیدارشناسی هرمنوتیکی هیدگر درحوزة علم ایجاد کرده است و نیز تحلیلی که...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
عنوان ژورنال
دوره 7 شماره 20
صفحات 81- 92
تاریخ انتشار 2015-09-23
با دنبال کردن یک ژورنال هنگامی که شماره جدید این ژورنال منتشر می شود به شما از طریق ایمیل اطلاع داده می شود.
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023